علوم قرآنی

وبلاگ علوم قرآنی

علوم قرآنی

وبلاگ علوم قرآنی

مصونیت قرآن از تحریف

شبهه تحریف قرآن، از دیر زمان مطرح بوده و پیوسته مورد انکار و رد علما ومحققین بزرگ اسلام بوده است منشا این شبهه روایاتی است که در کتب حدیث اهل سنت و شیعه درج شده است و به ظاهر تحریف کلام اللّه را می رساند این روایات غالبا قابل تاویل می باشد، و در صورت عدم امکان تاویل، کنار گذاشته می شوند بررسی شبهه تحریف به دلیل ارتباط با حجیت ظواهر قرآن اهمیت دارد، از این رو لازم است این مساله از ریشه مورد ارزیابی قرار گیرد و صحت و سقم این روایات معلوم شود این بحث در سه بخش مطرح می شود: دلایل نفی تحریف، آرای علمای بزرگ اسلام در این باره و بررسی روایات منقول از اهل سنت و شیعه.

ادامه مطلب ...

دلایل نفی تحریف قرآن

آن چه در این جا می آوریم، خلاصه ای از گفتار علمای اسلام درباره دفع شبهه تحریف است:
1. گواهی تاریخ
قرآن از روز نخست مورد عنایت همگان به ویژه مسلمانان بوده است پیامبراکرم (ص) شخصا محافظ قرآن بود و پیوسته دستور حفظ، ثبت و ضبط آن را می دادو مسلمانان موظف بودند آن را ثبت و حفظ کنند و بدین منظور از آن نسخه های متعدد تهیه می کردند و در خانه های خود در میان صندوق یا کیسه های مخصوص نگهداری می کردند از همان زمان مساله حفظ قرآن رواج یافت و عده بی شماری به عنوان «حافظان قرآن» پیوسته در میان جوامع اسلامی منزلت مهمی یافتند وعلاوه بر ثبت و ضبط قرآن در مصاحف، نسخه های متعددی را تهیه و در گستره کشور اسلامی پخش کردند.
خلاصه، مسلمانان همیشه حافظ و پاسدار این کتاب آسمانی بودند و لحظه ای ازآن غافل نمی ماندند.

ادامه مطلب ...

منشا قول به تحریف

منشا قول به تحریف، روایاتی است که در کتب حدیثی اهل سنت و شیعه آمده است، ظاهر آن روایات، به تحریف کتاب دلالت دارد و همواره علما و محققان شیعه و سنی در صدد چاره جویی این گونه روایات بوده اند این روایات یا سندهای ضعیف و فاقد اعتبار دارند یا دلالت های نارسا و قابل تاویل در کتب اصولی وکلامی این روایات به طور کلی مردود شناخته شده است علامه شیخ محمد جواد بلاغی در مقدمه تفسیر «آلاالرحمان» می گوید:
«در جمله روایاتی که حاجی نوری در این باره آورده است، روایاتی وجود داردکه هرگز احتمال صدق آن ها نمی رود برخی از نظر مفهوم اختلاف بسیار دارند و به تنافی و تعارض منتهی می گردند به علاوه سند بیش تر این روایات به کسانی بازمی گردد که علما آنان را به ضعف گفتار، فساد مذهب و جفا در روایت وصف کرده اند و یا برخی از آن ها به دروغ گویی و دروغ پردازی شهرت دارند که هرگز روایت از آنان جایز نیست گروهی حتی درباره ائمه حالت توقف داشته و با آنان دشمنی می کردند این اوصاف خود کافی است که روایت این افراد قابل اعتماد نباشد».[1] ادامه مطلب ...